اختلال شخصیت خودشیفته و علائم آن

اختلال شخصیت خودشیفته

شاید بارها این واژه را در زندگی خود شنیده باشیم که “فلانی ادم بسیار خودشیفته ای است” و یا به هیچ چیزی جز خود توجهی ندارد. معمولا این واژه را افراد برای کسانی که اعتماد به نفس بیش از حدی دارند و یا خود را از جهاتی برتر از دیگران میبینند، بکار می برند. در کنار این افراد شما تقریبا خیلی به چشم نمی آیید. این نشانه ها به همراه خیلی از علائم دیگر در یک فرد نشان از یک مشکل شخصیتی میدهد که ما آنرا در روانشناسی بالینی به اختلال شخصیت خودشیفته میشناسیم. در ادامه به توضیحاتی در ارتباط با این بیماری، علائم اختلال شخصیت خودشیفته و روش های درمان آن نیز می پردازیم.

اختلال شخصیت خودشیفتگی چیست؟

در این مورد که خودشیفتگی چیست باید گفت که این نوع اختلال، یکی از انواع مشکلات شخصیتی است که همانند دیگر اختلالات، مسائل زیادی را برای فرد و اطرافیانش ایجاد می کند. شیوع آن در مردان بیشتر از زنان است و تقریبا میتوان گفت که 1% از افراد تمامی جوامع مختلف، به نوعی مبتلا به این بیماری هستند.

خیلی از افراد خودشیفته برای جلب توجه دیگران همه تلاش خود را برای موفقیت در عرصه های مختلف زندگی به کار میگیرند و خیلی از آنها افراد موفقی نیز در زمینه های شغلی و تحصیلی خود میباشند.

حس برتر بودن نسبت به دیگران را کاملا میتوانید در رفتار و گفتار این افراد مشاهده کنید. این افراد از این حس برتری لذت میبرند ولی برخی موارد هم مثل عدم توانایی شان در همدردی کردن با دیگران بسیار آنها را برآشفته میکند. در ادامه به نکاتی در ارتباط با علائم این بیماری میپردازیم.

علائم اختلال شخصیت خودشیفته

علل خودشیفتگی در افراد مبتلا به NPD میتواند متفاوت باشد ولی معمولا علائم یکسانی از این بیماری در این افراد دیده میشود.همه ما شاید به یک میزانی توجه بالاتری به خودمان داشته باشیم ولی این بیماری نباید با اعتماد به نفس و یا عزت نفس بالا در فرد اشتباه گرفته شود.

در هر حال یکی از فاکتورهای مهم در درمان اختلال شخصیت خودشیفته، میزان و شدت این علائم میباشد. از نشانه های این بیماری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اگر با این افراد به گفتگو بنشینید،یک حس برتر بودن نسبت به دیگران را در گفتار آنها خواهید دید. این برتری میتواند در تحصیلات، شغل، زیبایی و یا روابط میان فردی آنها باشد.
  • این افراد توانایی همدردی کردن با دیگران را ندارند و قرار دادن خودشان به جای دیگری و همدلی کردن با آنها کار بسیار مشکلی برای این افراد میباشد.
  • چاپلوسی دیگران نسبت به خودشان را بسیار دوست دارند و کاری ندارند که این چاپلوسی از جانب چه شخصی میباشد و یا درست یاغلط است.
  • همه تلاششان را میکنند تا کارهایی را انجام دهند که همیشه به چشم بیایند و از طرف دیگران دیده شوند. یک اتفاق کوچک به راحتی این افراد را به هم می ریزد. مثلا بفهمند که پشت سر آنها در فلان مهمانی انتقاد شده و یا حرفی زده شده است.
  • حس انحصارطلبی در این افراد دیده می شود. بدین معنا که هر چیزی را که متعلق به انهاست را خاص و بی همتا میدانند. مثلا روابط خود را با دیگران بهترین نوع رابطه و یا فرزند خود را بهترین بچه جهان میدانند.
  • این افراد خود را از هر جهت کامل وبی نقص میدانند و از اینرو انتظار دارند که دیگران تمام و کمال از خواسته و نظر آنها تبعیت داشته باشند و نافرمانی یا عدم اطاعت دیگران گاهی موجب خشم انها میشود.

برخی دیگر از نشانه های بیماری خودشیفتگی

نشانه های بیماری خودشیفتگی بسیار زیاد میباشند.در بخش قبلی تعدادی از رایج ترین آنها در افراد مبتلا به NPD را مطرح کردیم.از برخی دیگر از علائم اختلال شخصیت خودشیفته میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

  • این افراد به گونه ای کنترل گر و سلطه طلب هم هستند.بنابراین سعی می کنند به سراغ شغل یا همسری بروند که بتوانند در آینده بر همکاران ویا همسرشان کنترل و برتری داشته باشند.
  • توان مورد انتقاد قرار گرفتن را به عیچ عنوان ندارند، به خصوص اگر این انتقاد و اعتراض از جانب کسانی مطرح شود که آن افراد را از خود پایین تر میدانند.
    معمولا این افراد دیگران را حسود و نادان میدانند.
  • ارتباط داشتن با دیگران بیشتر برای این افراد بیهوده و وقت گذرانی است و تنهایی و در خلوت بودن خود را بیشتر دوست دارند.
  • این افراد به گونه ای استثمارطلب نیز هستند و دیگران را ابزاری برای پیشبرد خود در برنامه ها و کارهای شخصی خود میبینند.
  • حسادت نیز یکی از مهم ترین خصایص این افراد می باشد؛ به گونه ای که توان تحمل کردن رشد و پیشرفت دیگران به خصوص آنهایی را که پایین تر از خودشان می دانند ندارند.
  • به نوعی احساس غرور و افتخار بیش از حد را دارا میباشند. مثلا اگر با افراد نخبه و یا هنرمندانی معروف در ارتباطند، ارتباط داشتن با این اشخاص را بالاترین افتخار برای یک شخص می دانند.
  • این افراد از آن جهت که خود را کامل میبینند، لذا خیلی زود رنج هم هستند و یک حرف یا رفتار خلاف انتظار و خواسته انها ممکن است که بسیار آنها را برآشفته کند.

تمامی این علائم ممکن است که در یک فرد مبتلا به این اختلال، دیده نشود ولی اگر حداقل 5 مورد از انها در یک فرد وجود داشته باشد، میتوان گفت که مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی میباشد.

علل خودشیفتگی

در رابطه با علل خودشیفتگی باید گفت که به طور قطع نمیتوان عوامل مشخصی را برای اختلالات شخصیتی بیان کرد ولی با توجه به تحقیقات روانشناسی صورت گرفته تا به امروز، میتوان مواردی را به عنوان علل اختلال شخصیت خودشیفته مطرح کرد.

یک عامل ژنتیک، همیشه در این رابطه وجود دارد ولی به صورت مستقیم تاثیری در بروز این اختلال در فرد ندارد و امکان دارد که ویژگی هایی که پس از تولد بچه، به گونه ای جنبه ارثی دارند راه را برای ابتلای فرد در آینده به این اختلال هموار سازند.

همچنین میتوان انواعی از آسیب های احساسی که افراد در کودکی با آنها مواجه میشوند را به عنوان عاملی برای بروز این اختلال مطرح کرد.مثلا مسائلی از جمله طلاق، وجود چند سرپرست و مراقبت کننده برای کودک، مرگ یکی از والدین و یا مجموعه ای از این موارد میتواند راه را برای ایجاد این اختلال باز نماید.

همچنین تشویق های بیش از حد و غیرعادی والدین از کودکانشان و یا تنبیه آنها نیز میتواند موجب این باور در کودک شود که “من با دیگران خیلی متفاوتم یا برتر هستم” و یا اینکه تنبیه و سرزنش بیش از حد والدین، موجب خشم و نفرت او از دیگران شود که این مورد هم میتواند کودک را در آینده در معرض این این مشکل قرار دهد.

درمان اختلال شخصیت خودشیفته

شناسایی علل خودشیفتگی و شدت علائم آن در افرادی که مبتلا به NPD یا اختلال شخصیت خودشیفته میباشند، مسلما میتواند در درمان این بیماری موثر باشد. درمان مشکلات شخصیتی در افراد خیلی سخت میباشد، چون خیلی از این افراد باوری به بیمار بودن خودشان ندارند و در نتیجه هیچ کمکی به درمان بیماری خود نمی کنند.

به صورت کلی میتوان به دو مورد روان درمانی و دارو درمانی به عنوان دو روش درمانی رایج برای این بیماری اشاره کرد. در واقع در روان درمانی، شخص درمانگر تلاش میکند که در عین اینکه از تمایل بیمار به مورد تحسین قرار گرفتن از طرف دیگران حمایت کند ولی او را به پذیرش اینکه هر کسی میتواند عیب و اشکالاتی هم داشته باشد، سوق دهد.همچنین شخص درمانگر تلاش میکند که نحوه همدلی کردن با دیگران را که کار بسیار مشکلی برای این افراد میباشد را در آنها تقویت کند.

برخی از داروهای ضدافسردگی هم میتواند در کاهش علائم و پیامدهای این اختلال به افراد مبتلا به این بیماری، کمک نماید ولی به طور کلی ترکیبی از دارودرمانی و روان درمانی، میتواند تاثیر خیلی بالاتری را برای این افراد به همراه داشته باشد.

نتیجه گیری

تقریبا 1% از مردم تمامی جوامع مختلف، به گونه ای درگیر این اختلال میباشند. نحوه رفتار و گفتار این افراد هم باعث آزار دیگران و هم رنج خودشان می گردد؛ لذا با توجه به علل گفته شده برای این اختلال و توجه به این موضوع که ریشه این بیماری بیشتر در کودکی فرد شکل میگیرد، والدین باید شناخت بیشتری از کودک و همچنین نحوه تربیت و ارتباط با کودک کسب کنند و ضمن توجه به خواسته های آنها، مهارتهای اجتماعی لازم و نحوه همدلی و مشارکت کردن با دیگران را به آنها بیاموزند. برای مشاهده دیگر مقالات مربوط به اختلالات روانی، می توانید به صفحه مربوطه مراجعه نمایید.

فروشگاه روانشناسی نوین
ارسال دیدگاه